سفارش تبلیغ
صبا ویژن
tazeha

تو را چه بنامم، که ناب تر از شبنم های صبح گاه بر گلبرگ تاریخ نشسته ای. تو را چه بسرایم که آوازه برکت و کرامتت، موج وار، همه دل ها را به تلاطم در آورده است. تو را چه بنامم که بیش از سر بهار در آغوش بابا، طعم زندگی را نچشیدی و مانند او، غریبانه از غربت این غریبستان خاکی بار سفر بستی. پس سلام بر تو، روزی که به عالم خاکی گام نهادی و روزی که به افلاک پر کشیدی.
سلام بر تو و عاشورای بزرگی که در چشم های کوچک تو خلاصه شده است.سلام بر تو که در خنکای لبخند حسین رها بودی و پا به پای آبله، زخم هایش را به جستجو.سلام بر کوچکی گام هایت؛ به تو و خاطرات در آتش رها مانده ات.سلام بر رقیه دختر حسین....


نوشته شده در سه شنبه 90/10/20ساعت 9:59 صبح توسط b نظرات ( ) |



قالب جدید وبلاگ پیچک دات نت